سیلی آن روز به رویت چه غریبانه زدند‎ ‎«آتش آن بود که در خرمن پروانه زدند‎» یک کبوتر وسط شعله تقلا می‌کرد‎ «جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد‎» رسم این است که پروانه در آتش باشد‎ ‎«عاشقی شیوه‌ی رندان بلاکش باشد‎» با گل و غنچه تو دیدی در و دیوار چه کرد؟‎ ‎«دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد‎» کمر سرو در این کوچه کمان خواهد شد‎ ‎«چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد‎» آه! هجده گل از آن باغ نچیدیم و برفت‎ «باربر بست و به گردش نرسیدیم و برفت‎» تا در این خانه گُلِ خنده‌ی زهرایم بود‎ «‎من ملَک بودم و فردوس برین جایم بود‎» عمر کوتاه تو گنجایش دنیا را بس‎ ‎«وین اشارت ز جهان گذران ما را بس‎» خانه دوست کجا؟ صحن سپیدار کجاست؟‎ ‎«ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟‎» ‎ تضمین زیبای اشعار حافظ شاعر: قاسم صرافان اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🇮🇷@shahidane01 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛