🌹🌸🍃 ... تا دو سه نصف شب هی وضو میگرفت و می آمد سراغ نقشه ها و به دقت وارسی شان می کرد، یه وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها افتاده و خوابش برده... خودش می‌گفت من کیلومتری میخوابم واقعا همین طور بود فقط وقتی راحت می‌خوابید که توی جاده با ماشین می رفتیم... عملیات خیبر،وقتی کار ضروری داشتند، روی دست نگهش می داشتند تا رهایش می کردند،بیهوش میشد. اینقدر که بی خوابی کشیده بود. 🌷اینجاکانال شَــهیـــدانِـــــہ است👇 http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286