شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 0⃣1⃣ ⇦ #وصیت_نامه 🔸کر و لال بود در جبهه با کسی گرم نمی گرفت و معمولا
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 1⃣1⃣ ⇦ #نمــــــــاز 🔸سر تا پایش خاکی بود. چشمهایش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود ندیدمش. 🔸حداقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخون. 🔸سر سجاده ایستاد، آستین هایش را پایین کشید و گفت : 🔻"من راه و با عجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره"‌. کنارش ایستادم حس میکردم هر آن ممکن است بیفتد زمین.. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌