🌷بعد از شهادت عباس، خانمی از منطقه ی بی سیم به مغازه ی پدر عباس مراجعه می کند و دست خطی از عباس را به پدر نشان می دهد و می گوید:
🌷حاج آقا این دست خط رو می شناسید، حاج آقا گفت این دست خط پسرم عباس است.
اون خانم می گه:
🌷این آقا به ما سر می زد و به من گفت اگه یه موقع بهتون سر نزدم این آدرس مغازه پدرم هست، برید پیش ایشان، کار شما رو راه میندازه.
🌷بعد میگه: راستی خود پسرتون کجاست؟؟
🌷پدر که می بینه این خانم با یه امیدی مراجعه کرده، خبری از شهادت پسر رو نمیگه و بهش اکرام می کنه.
🌷کتابی از زندگی این شهید به نام انتهای بن بست دوم نگاشته شده است.
عباس جوانمرد