📚کتاب
#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات
#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت بیست و هفتم
📝یاری استاد♡
🌷شهید محمد علی برزگر احترام بسیار زیادی به استادانش و مدیر حوزه علميه؛ حاج شیخ فضل الله شوشتری می گذاشت.
شهید به مرحوم شیخ محمد حسن غلامی که از هر دو چشم نابینا بودند خدمت می کرد.
🍃مرحوم گنجینه ای بودند و به خاطر حفظ قرآن کریم و مفاتیح الجنان و احادیث و اشعار عربی و ...
بدین جهت مشهور به (کاشفی) شدند
به علاوه ایشان تمام متن دروس ادبیات عرب را که آن زمان در حوزه های علمیه تدریس و تحصیل می شد را از حفظ بود.
🌷در هر حال ایشان هم مثل سایر افراد نابینا برای جا به جایی نیاز به یک همراه داشتند و شهید برزگر یکی از کسانی بود که بی منت و با ارادت قلبی ایشان را دستگیری می کرد و اغلب اوقات نماز به منزل مرحوم کاشفی می رفت و مؤدبانه در میزد و تا هر مسجدی که امامت جماعتش بر عهده شان بود همراهی میکرد و همیشه در بین راه با همان خوشرویی و نشاط با ایشان رفتار می کرد تا مبادا استادش فکر کند که از خدمت به او خسته و پشیمان شده است.
🍃بسیار می دیدم در اثنای راه با هم می گفتند و می خندند و برای هم خاطره تعریف می کردند تا مسیر راه برایشان لذت بخش تر جلوه کند، البته استاد هم وابستگی و علاقه زیادی به شهید داشت و مرتب برای
#عاقبت به خیری اش دعا میکرد.
🌷روز تشییع جنازه شهید،مرحوم کاشفی با زحمت خود را رسانده بود و به چشم خود دیدم که در فراق این شهید عزیز گریه های عجیبی و طولانی می کرد و از دست رفتن این شهید را برای جامعه روحانیت و طلاب جوان یک ضایعۀ غیر قابل جبران می دانست و تا سالیان سال و تا زمانی که زنده بود از خاطرات خود با این شهید میگفت
🍃 از روحیات و اخلاقش برایمان می گفت، از زهد و عبادتش از فهم و درکش مدام صحبت می کرد و دعاهای خیر استادانش بدرقه راه این شاگرد شد...
ادامه دارد .....
🔻
#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷