من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛
از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق زدم بیرون.
لباسم رو از پشت گرفت.
در حالی که به شدت ناراحت بودم
با فریاد گفتم:
ولم کن.
بخدا نمیخوام حرفاتو گوش بدم؛
سعی نکن منو راضی کنی بمونم؛
من خیلی از دستت ناراحتم.
نمیخوام حتی صداتو بشنوم
حتی یک کلمه،
پس خواهش می کنم ولم کن
ولم کن...
وقتی سرم رو به عقب برگردوندم
دیدم لباسم به دستگیره در گیر کرده
و حضرت آقا هم سر جای خودش نشسته
و از خنده روده بر شده!😂
نامرد ریسه رفته بود😍
خدایا هیچ کسیو اینجوری ضایع نکن
آمین!😐