📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۹۰) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیه‌السلام) 🖊 يكي از شاگردان شهيد جوينده برای شرکت در یک دوره آموزشی به اردوگاهی رفته بودیم و قرار بود پس از پایان دوره به سوریه اعزام شویم. شب بیست و یکم اسفندماه سال 1397 بود که در خواب دیدم شهید دانشگر، شهید همت، شهید باکری و شهید ابراهیم هادی در یک ماشین 911 نشسته اند. استاد حسین جوینده هم کنار شهید دانشگر نشسته بود. همه خندان و خوشحال بودند. ناگهان از خواب بیدار شدم. عصر آن روز، پیش استاد جوینده رفتم و خوابم را برایش تعریف کردم. ایشان با حالت عجیبی به حرف هایم گوش داد و فقط لبخندی زد و گفت باشد! تعبیر خوابی که دیده بودم همچنان برایم مبهم بود تا این که یک روز بعد همه به تعبیر آن پی بردیم. بیست و دوم اسفندماه سال 1397، در آخرین ساعات آخرین روز اردوی رزمی، حسین جوینده پشت سلاح SPG نشست و با صدای رسا آیه هفدهم سوره انفال را تلاوت کرد: «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی» آیه را خواند و سپس ذکر یا حسین را بر لبانش جاری کرد. ناگهان همه دیدند که میدان، غرق خون شده است. هنگام شلیک نقصی در سلاح به وجود آمد و استاد جوينده از ناحیه سر دچار حادثه شد. آری... حسين نام مولايش را صدا زد و جانش را در راه آموزش نيروهاي جبهه مقاومت فدا كرد. او در روزي كه به نام روز شهيد در تقويم رسمي نام گرفته(22 اسفندماه) آخرين و مهم‌ترين درس را به نيروهايش آموزش داد... آن درس شهادت بود. ادامه دارد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌