شهیدان شاهدان زنده
هدایت شده از شهیدان شاهدان زنده
⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ طلبه مدرسہ شهید حقانے بود. آن‌قدر ڪم‌حرف و محجوب بود ڪہ ڪسے رویش نمی‌شد با او حرف بزند. ڪم حرف می‌زد، ولے درست و بہ جا. یڪ دنیا صداقت و عفت روے هر ڪلمه حرفے بود ڪہ از دهانش خارج می‌شد. مثل ما نبود، از هر دہ ڪلمه‌اے ڪہ حرف می‌زد، نُہ ‌تاے آن بہ درد آدم می‌خورد. اهل روزہ مستحبے بود؛ توے تابستان‌هاے طولانے و گرم خوزستان. ڪم‌تر پیش می‌آمد برود مرخصے. بہ قول معروف، جبهہ ڪہ می‌رفت لنگر می‌انداخت. بعد از شهادتش یڪ شب آمد توے خواب یڪے از دوستانش، نورانے بود و لطیف. درست مثل همان روزها، لبخند روے لبش بود. گفت: جاے من خیلے خوب است، با بچه‌ها بگوبخند داریم. جاے شما خالی… ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️
88 مشاهده18:51