#السلام_علیـڪ_یا_اباعبدالله
رزمندگانی كه دو شهر شيعهنشين نبل و الزهرا را از چنگال دشمنان آزاد كردند ماجراهای شنيدنی زيادی با هم دارند
مردم اين دو شهر شيعهنشين به چشم منجی به اين جوانان خوش قد و بالا نگاه می كردند
آقا عارف شهيد جوان شاخص اين جمع،
بعداز آزادسازی نبل و الزهرا خوشحالی زايدالوصفی در درونش موج می زد
او که پس از شهادت دوستانش علی حسين كاهكش، محمد اسكندری، رضا عادلی، احمد مجد و كيهانی حال و هوای دیگری داشت این بار به همراه رزمندگان دیگر هم قسم شدند که تا اخرین قطره خونشان برای آزادسازی شهر بوکمال مبارزه کنند
خاطرات به جای مانده ازهمرزمان شهید گواه این است که این شهدا بی شک انتخاب شده عمه سادات بودند👇🏻👇🏻
✅بار آخر که رفتن سوریه مثل دفعه قبل که برای فتح نبل و الزهرا رفته بودن جانانه با تکفیریهای ملعون جنگیدن تا درست روزی که دیگه حکومت داعش به درک واصل شد
شهیدبابك و عارف هر دو دهه هفتادی و متولد 1371 بودند و دراوج جوانی اومده بودن به نوکری حضرت زینب (س)❤️
روز قبل از شهادت سردار نظری به یکی از همرزم ها میگن که برن عقب وفلان وسیله رو بیارن که اون رزمنده به شدت مخالفت میکنه و میگه چرا من برم عقب شهید بابک بره ولی سردار نظری تاکید میکنندکه باید خودش بره و بعد از کلی بحث بالاخره اون رزمنده راضی به رفتن میشه...
ظهر همان روز ۲۷آبان ۱۳۹۶ که مصادف بود با شهادت امام رضا (ع) و رحلت حضرت رسول(ص) وقتی که به پیروزی می رسن بعد یک ماه تقریبااولین باری بود که غذای گرم براشون میاوردن...
اکثراوقات نون خشک، نخود کشمش و دربهترین حالت کنسرو نصیبشون میشد ولی اون روز که مصادف با پیروزی قهرمانانشون بود برایشان غذای گرم میبرن...
نماز خونده میشه و موقع غذا خوردن
اول میگن ی عکس یادگاری بگیریم
خلاصه میان با دوربین شهیدعارف عکس ۳نفره( شهیدان عارف❣بابک❣سردارنظری❣) میگیرن
۳نفری که با هم هم از گیلان اعزام شده بودند سفره پهن میکنن کنار همون
ماشین معروفی که موشک انداز هدایت شونده ی ضد زره عکس ۳نفره شونو میگیرن
هنگام نشستن کنار سفره شهید عارف همرزمشوو صدا میکنه و میگه بیا دوربین منو بگیر ببر
همرزمش میگه عارف تو هییچوقت دوربینت رو به کسی نمیدادی جریان چیه؟!
و شهید عارف در جواب میگه به این دوربین دیگه نیازی ندارم
همرزمش میگه من از تعجب مونده بودم و بهش گفتم عارف دستهام پره جیبهامم جا نداره!
چرا میخوای اینو بمن بدی؟
در حالی که همیشه به جونت بسته بود!
(شهید عارف از لحظه ی شهادت خیلی از رزمنده ها عکس و فیلم تهیه کرده بود)
کمی بعد به بی سیم سردار نظری اعلام میشه که برای تعمیر یکی از موشک ها بیان اونجا وتغییر موقعیت بدن که شهید نظری اعلام میکنن که الساعه بعد خوردن غذا به اون مکان خواهند امد
چندلحظه ای نمیگذره که ناگهان خمپاره میخوره وسط سفرشون
در حالیکه هنوز یک لقمه ازاون غذارو نخورده بودند واین گونه سه یار عاشق بهمراه هم قبل از خوردن حتی یک لقمه نان، شهید میشن وبرسرسفره اهل بیت قرارمیگیرن❤️
💔دوسه روز قبل از شهادت عارف جان وقتی افغانیها دعواشون میشه وشهید برای وساطت کردن میره فرق مبارکش مثل مولایش علی (ع) شکاف برمیداره ...
هنگام شهادت دست و پای مبارک شهید مثل اربابش عباس(ع)...میشه و سرانجام به علت خونریزی شدید ازناحیه پهلو زهراگونه به شهادت می رسن💔
دقیقاچندساعت بعد ازشهادت پایان حکومت داعش تکفیری اعلام میشه...
ما جوانان بنی فاطمه اربابیم
بی حیا عمه ما مالک اشتر دارد❤️
ایل ما ایل عجم هاستکه یک کودک ما
جگری با جگر شیر برابر دارد❤️
اینکه ما دست به شمشیر و زره ایستاده ایم
سبب این است که این طایفه رهبر دارد❤️
نه عراق نه سوریه خیالت راحت
کشور ضامن آهوست بزرگتر دارد❤️
وای اگر گرد وغباری به حرم بنشیند
تیغ ما شوق به انداختن سر دارد❤️
لبیک یا زینب(س)💖🕊🌹
شهادتشون مبارک❤️
@shahiydarefkayedkhordeh