۱۸۰
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
2⃣بخش دوم
🔸️محبت شهید به برادران
... موقع خداحافظی، سرم را روی مزار شهید گذاشتم و از شهید خواستم که به ما کمک کند. فردای آن روز، وقتی جواب آزمایش را گرفتیم، گفته شد همسر شما هیچ مشکلی ندارد. چند روزی گذشت. حال همسرم روزبهروز بهتر میشد. همان وقت به دلم افتاد که عباس درددل ما را شنید. بهخاطر قدردانی و تشکر دوباره با همسر و دامادم سر مزار شهید رفتیم. با خودم گفتم حالا که حال همسرم خوب شده، از فرصت استفاده کنم و درخواست دیگری را از شهید داشته باشم.
از خاطرم گذشت حالا که تا سمنان آمدهایم، خوب است یک سفر به مشهد مقدس هم برویم؛ ولی این احتمال را میدادم که در تهیۀ بلیت و زائرسرا با مشکل مواجه شویم. همانجا از شهید عباس خواستم در این موضوع هم کمک کند.
لطف ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) و شهدا شامل حالمان شد و بعد از یک هفته بلیت و زائرسرا فراهم شد و خانوادگی به مشهد مقدس رفتیم.
📗
#ادامه_دارد
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯