هستیم، ولی نیستیم شرک است ملت دوست بودن و مردم دوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک محدود کردن است. قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای رب العالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین است. مسلمان به به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند. اصولا محدود کردن آرمانهای یک در نجات یک ملت شرک است . گذشته از اینکه اصلا بر اساس نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمی تواند جدا باشد ... پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهان بینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح بپردازد ... اصولا یک مسلمان یا یک در برابر فلاح بلکه مسئولند. ما شعارمان همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین را می گفتیم شرح می دادیم و بود. روی پلاکاردهایمان می نوشتیم و توی مساجدمان می زدیم " من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست. بنابراین من خواهش می کنم مسئله را در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملت دوست هستیم، ولی و نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای و مردم، در فلاح و رستگاری محدود نمی کنیم.‌ فلاح و رستگاری مردم ایران را می خواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها۲؛ صص ۲۴۹-۲۵۱ @shahiddoctorbeheshti