فرازی ازوصیت نامه پاسدار وظیفه 🥀🌱شهید محمدرضا بالود
ولادت : بیست و چهارم مهر ۱۳۴۶ در تبریز
شهادت 🥀: هفدهم اردیبهشت ۱۳۶۶ در شلمچه
پدر و مادر عزيزم اميدوارم كه با شهادت من ناراحت نباشيد، زيرا ما همه بايد روزي جان خود را به او تسليم كنيم و چه روزي بهتر از اين روز ! چه مكاني بهتر از اين مكان! من خوب مي دانم كه براي شما فرزند خوب و شايسته ای نبودم و نتوانستم حق فرزندي شما را ادا كنم، شما مرا بزرگ كرديد تا من دستگير شما باشم، ان شاءالله كه دستگير ما خدا باشد. ولي چه بايد كرد كه اسلام چنين خواست كه من از خانه و كاشانه دل بركنم و به جبههها روي آورم.
من احساس مي كردم كه چيزي را گم كردهام و ديگر نمی توانم در شهر آن را پيدا كنم، از اين رو بود كه خواستم روانه ی جبههها شوم كه شايد گم كرده ی خويش را در جبهههاي جنوب كشور و كوههاي سربه فلك كشيده ی غرب پيدا كنم. پدر و مادرجان، زياد گريه نكنيد. اگر خواستيد گريه كنيد براي امام حسين(ع) و براي علي اصغر(ع) گريه كنيد، زيرا مظلوميت آنها بيشتر از مظلوميت ما بود.
مادرم، با صبر خود در اين دنياي فاني حتما فرداي روز قيامت پيش فاطمه زهرا(س) سر بلند خواهي شد و تو پدر عزيزم حتماً پيش آقا اباعبدالله(ع) سربلند خواهي بود. پس صبر داشته باشيد.
شهدا را با صلواتی یادکنیم