🍃🥀حبیبابنمظاهرمدافعانحرم
🍃🥀شهید والا مقام منصور عباسی هفشجانی
در ۱۳۳۶/۰۱/۰۹ در شهر هفشجان در خانوادهای مذهبی و زحمتکش دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را تا پایه سیکل به پایان رساند، شهید منصور به خاطر کمک به خانواده، تحصیلات خود را رها کرد و با سن کم در کارخانه قند مشغول به کار شد و چند سالی را هم در سن نوجوانی به کویت رفت.
در سال ۱۳۵۵ برای انجام خدمت سربازی به ایران آمد و خدمت خود را در هوابرد شیراز به پایان رسانید.
با اتمام دوران سربازی به بندر عباس رفت و در آنجا با کوشش و تلاش فراوان در طی چند سال توانست وضعیت اقتصادی خوبی را به دست آورد و زندگی جدیدی رو بنا نهد.
با شروع نهضت امام خمینی(ره) و آغاز جنگ تحمیلی برادر شهیدش "آیتالله عباسی"به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و داوطلبانه در عملیات بیتالمقدس_ آزادی خرمشهر شرکت جست و در آنجا به شهادت رسید.
با شهادت برادر کوچکش فصل جدیدی در زندگی این شهید بزرگوار آغاز شد. برادر شهیدش در وصیتنامه خود از او خواسته بود برای دفاع از دستاوردهای انقلاب و حراست از مرزهای میهن اسلامی به سپاه بپیوندد.
🍃🥀شهید منصور عباسی که در بندر عباس از شرایط شغلی و مالی خوبی برخوردار بود، بنا بر وصیت برادر شهیدش، همه را رها کرده و در سپاه شهرکرد استخدام میشوند.
در اسفند ۱۳۶۲ ازدواج میکند که نتیجه این ازدواج دو فرزند دختر و یک فرزند پسر است
۲ تن از فرزندان وی تحصیلات خود را تا دکترا و دیگری تا کارشناسی ارشد ادامه و به لطف حق افراد مفیدی میباشند.
با پوشیدن لباس سبز پاسداری و آغاز جنگ تحمیلی حدود ۶۸ ماه حضور در جبهههای کردستان و خوزستان داشت.
از آن جایی که این شهید بزرگوار از چالاکی و چابکی خاصی برخوردار بود همیشه کارهای تدارکات و پشتیبانی نیروها و امور فنیمهندسی را بر عهده داشت.
🍃🥀شهید منصور عباسی چهره آشنا و محبوب رزمندگان در دفاع مقدس بود.
شوخ طبعیها و زرنگیها و روحیه بخشیدنهای این شهید بزرگوار همیشه نقل محافل رزمندگان جبهه حق علیه باطل بود و سرانجام به افتخار بازنشستگی نائل آمد.
خود 🥀شهید بارها میفرمود:
"من از سپاه بازنشسته شدم نه از پاسداری،
مقام و مسئولیت پاسداری هیچگاه بازنشستگی ندارد."
با شروع بازنشستگی با دایر کردن مشاور املاک در منطقه فرهنگیان خدمات ارزندهای را به مردم شریف این منطقه ارائه کرد؛ تا آن جایی که مردم این منطقه او را به عنوان سنگ صبور و محرم رازهای خود شناخته و در مشکلات از تدبیرهای او بهره میبردند.
این شهید عزیز به اعتراف دوست و دشمن در گرهگشایی مشکلات مردم فراوان فعال بود و این کار را برای خود عبادت میشمرد
با شروع فتنه گروه های داعش تکفیری و اشغال سوریه در سال ۹۴ برای دفاع از حریم حرم اهل بیت حضرت زینب (س) با اصرار فراوان خود به سوریه اعزام شد و پس از مدتی به علت مجروحیت از ناحیه دست به ایران بازگشت.
دو روز قبل از اربعین سیدالشهدا (ع) برای بار سوم به سوریه اعزام شد و اینبار در کنار حرم زینب (س) از عمه سادات با دلی شکسته حاجت چندین ساله خود را خواست حاجتی که در دوران مقدس به آن نرسیده بود و خود را باز مانده قافله عشاق میدانست.
آری این حاجت شهدا بود.
در این سفر خواسته و دعاهای خالصانه او به اجابت رسید و در شهر"بوکمال" سوریه با تیر مستقیم داعشیهای خبیث در ظهر جمعه ۱۳۹۶/۰۹/۱۰ در کنار رود فرات به شهادت رسید و با لباس خونین سربازی حضرت زینب (س) به دیدار دوست شتافت.