ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" اعجوبه‌ای بود..! قبل از آغاز جنگ به افغانستان رفت و با شوروی جنگید. از ۱۶ سالگی در جبهه بود! در محاصره سوسنگرد شهید چمران را که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان‌ کلت شخصی‌اش را بعنوان هدیه به او داد. در آذر۱۳۶۰ در عملیات مطلع‌الفجر درحال نجاتِ جان مجروحان‌ بود که اسیر دشمن شد. در اردوگاه هویت اصلی‌اش را پنهان کرد وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کردو با کمک عده‌ای مقداری اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها را در اردوگاه مخفی کردند... مدتی بعد قضیه لو رفت و اسلحه‌ها را پیدا کردند تعدادی‌ از اسرا را شکنجه‌ کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند برای اینکه دیگران را نجات دهد خودش به‌ تنهایی مسئولیت همه چیز را قبول کردو جان بقیه را نجات‌ داد. شکنجه‌گرهای ویژه‌ای که از استخبارات بغداد آمده‌ بودند او را به طرز وحشیانه‌ای شکنجه‌ کردند تا همدستانش را معرفی‌کند ولی چیزی نگفت و عاقبت پس از تحملِ شکنجه‌های‌ بسیار ، مظلومانه به شهادت رسید و در مرداد ۱۳۸۱ پیکر مطهرش به میهن بازگشت. شهید خلیل فاتح🌷 لشکر ۳۱ عاشورا فرمانده‌گردان شهیدمدنی