✔️ علم و دانش در نهج البلاغه
1. رابطه علم و دانش و عمل:
العلمُ مقرونٌ بالعمل فمن علِمَ عَمِل؛ و العلم يهتفُ بالعمل فإن أجابه و الّا ارتحل عنه.
🔸دانش در كنار عمل است، پس هر كس بداند عمل می كند و علم عمل را مى خواند، پس اگر اجابت كرد (علم) بماند وگرنه كوچ كند و برود.
2. پست ترين و والاترين دانش:
أوضعُ العلم ما وُقفَ على اللسان، و أرفعه ما ظهر فى الجوارح و الاركان.
🔹پست ترين دانش آن است كه تنها بر سر زبان است و والاترين دانش آن است كه در اعضاى بدن انسان آشكار گردد.
3. حركت با علم:
العامل بالعلم كالسّائر على الطّريق الواضح، فلينظر ناظرٌ أسائرٌ هو أم راجعٌ.
🔸آنكه از روى آگاهى و علم عمل مى كند، مانند رهروى است كه در جاده روشن قدم برمى دارد، پس بايد بنگرد كه به پيش مى رود يا به عقب برمى گردد.
4. علم بی فایده:
ربّ عالمٍ قد قتلَه جهلُه و علمُه معه لا ينفعُه.
🔹بسا عالمى كه جهلش او را كشت و با اينكه علمش با او بود، ولى سودى به حالش نكرد.
5. عمل در پی علم و یقین:
لا تجعلوا علمَكم جهلاً، و يقينَكم شكّاً، اذا علمتم فاعملوا، و اذا تيقّنتم فأقدموا.
🔸دانش خود را نادانى و يقينتان را شك قرار ندهيد، هرگاه دانستيد به دنبال عمل باشيد و چون يقين پيدا كرديد، اقدام نماييد.
6. علمى را كه نمى دانى مگو!
لا تقُل ما لا تعلم، و إن قلّ ما تعلم.
🔹آنچه را كه نمى دانى مگو، گرچه آنچه را كه مى دانى اندك باشد.
7. دانش زیان آور:
اعلم انه لا خير فى علم لا ينفع، و لا يُنتفَع بعلم لا يَحقّ تعلّمه.
🔸بدان كه در دانش ناسودمند خيرى نيست و آموختن دانشى كه سزاوار آموختن نيست، سودى ندهد.
8. دانش بهتر از مال است:
يا كميل العلمُ خيرٌ من المال، العلمُ يَحرُسك و أنت تَحرُس المال. و المال تنقصُهُ النفقه، و العلم يَزكو على الانفاق، و صَنيعُ المال يَزول بزَواله.
🔹اى كميل دانش بهتر از مال است زيرا دانش تو را حفظ مى كند، در حالیكه تو بايد مال را حفظ كنى، مال به خرج كردن، كاهش مى يابد، ولى دانش با صرف كردن افزوده مى شود، و آنكه ساخته مال است با زوال مال از بين مى رود.
9. سفارش به تبادل نظر با دانشمندان برای آباد کردن سرزمین:
و اكثِر مُدارسة العلماء، و مناقشة الحكماء...
🔸در عهدنامه خود به مالك اشتر مى فرمايد: براى تقويت عواملى كه اوضاع سرزمين تو را به سامان مى آورد... با دانشمندان و فرزانگان بسيار به گفتگو و تبادل نظر بپرداز.
10. مردم ( از دیدگاه علم و دانش ) بر سه دسته اند:
الناس ثلاثه: فعالمٌ ربّانى و متعلّم على سبيل نجاة، و هَمَجٌ رَعاع أتباع كلّ ناعِق، يميلون مع كل ريح، لم يستضيئوا بنور العلم و لم يَلجئوا الى ركنٍ وثيقٍ.
🔹امام عليه السلام به كميل بن زياد فرمود: مردم به سه دسته اند: عالم ربانى، آموزنده در راه نجات حق، و مردم عوام و بى سروپايى كه دنبال هر صدايى مى دوند و با هر بادى حركت مى كنند كه نه از نور علم بهره مندند و نه به پناهگاه محكمى تكيه زدند.