🌘شب جمعه داشتم برای شادی روح دکتر شهید مصطفی چمران نذری پخش می کردم یه 🌞پیرزنه اومد گفت : خیر از جوونیت ببینی، پیر شی نه نه، یه غذا هم به من بده 😕گفتم : مادرجان غذا تموم شده 😠گفت : خدابزنه به کمرت، به حق ابالفضل تیکه تیکه شی، بری زیر تریلی، به حق پنج تن، ایشالا جنازه ت ازتو جوب جمع کنند..... 😟دیدم داره خاندانم به باد می ده رفتم یه غذا براش خریدم دادم بهش ☺️گفت : پسرم ایشالا هرچی ازخدا می خوای خدا بهت بده یعنی دکمه خاموش وروشن دعا ونفرینش به شکمش وصل بود 🤔