خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است خادم مسجد می‌گفت: ابوذر خیلی وقت‌ها نیمه شب‌ها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد می‌رفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها معذب نشوم،درخواست کرده بود کلید یدکی به او بدهم. بشرطی پذیرفتم که هدیه‌ای به من بدهد او هم انگشترش را به من داد خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری در دست دارد. #شهید_مدافع_حرم_ابوذر_غواصی @shahidhojatrahimi