چون میدونم واقعا احمقه و زودباور و من رو قبول نداره همونقدر که من به پست فطرت بودن تو یقین دارم،کلی پای تلفن داد زد و تهدیدش میکرد وقتی تماس رو قطع کرد گفت تو خونه خرابم کردی شوهرخواهرم داره حاشا میکنه چند وقت بعد همکارش به هوش اومد که شوهرم جریان رو براش تعریف کرده بود و اونم کلی مجتبی رو شماطت کرده که چرا مراقب امانتیش نبوده،!گفته بود اونها از مادربزرگمون به ارث رسیده بوده از وقتی پسرم مریض شده همه ی داراییم رو خرج بچه م کردم و حالا میخواستم پول فروش اونها رو صرف بقیه ی هزینه های بیمارستان پسرم کنم،مجتبی هرکاری کرد نتونست طلاهارو پس بگیره برای همین مجبور شد خونه ای که با هزار بدبختی ساخته بودیم و حتی ماشینمون رو بفروشه،
#ادامهدارد
❌کپی حرام ❌