۵ وقتی از اتاق اومدیم بیرون و از خونه ما رفتن به بابام گفتم جواب من منفیه و اگرم علت خواستن بگید پسرتون اهل شرط بندیه، دو روز بعد مادرش تماس گرفت و هر چی مادرم علت جواب منفی منو میگفت باورش نمیشد بالاخره قطع کردن و چند وقت بعدش من رفتم دانشگاه و سال دوم دانشگاه متوجه نگاههای خاص استادم به خودم شدم و ی روزم اخر کلاس ازم خواستگاری کرد منم جواب مثبت دادم و الان ی پسر داریم خداروشکر میکنم که به اون خواستگار جواب منفی دادم و از خدا ممنونم که اون روز تو کوچه مراقب ابروی من بود ❌کپی حرام⛔️