#اغتشاش_گر ۳
یکم که درگیری اوج گرفت صدای تیر هوایی اومد و یهو یکی داد زد کشتنش چرخیدم سمت صدا دیدم یکی از مردمی که وسط جمعیت بود کشته شده بود اون پسری که کلاه داشت خودم دیدم وقتی مردم جمع شدن دور اونی که مرده بود از بین جمعیت فرار کرد و قبل از فرارش داد میزد میکشم میکشم انکه برادرم کشت مردمم تکرار کردن و حمله کردن به پلیسا، من هر چی به پلیسا دقت کردم و نگاه کردم ندیدم هیچ پلیسی تفنگ داشته باشه همه سپر و کلاه و باتوم داشتن ی حسی بهم میگفت ی چیزی درست نیست اون شب تموم شد و برگشتیم خونه به زنمم هیچی نگفتم فرداش به زنم گفتم اضافه کار وایمیسم و دوباره رفتم بازم دیدم توی هر گروهی ی کلاه به سر بود و اونا اغتشاش میکردن و مردمم دنباله روشون بودن گاهی میدیدم که ی مامور رو میندازن زمین و میزننش مردم هم ی سری نگاه میکردن ی سری مامور نجات میدادن و ی سری هم میزدن اما چیزی که مهم بود اینا بعد از زدن مامور و شلوغی جمعیت غیب میشدن...
ادامه دارد
❌کپی حرام