﷽یادخاطرات عاشقان خدا
هنگام اعزام به سوریه همه مایحتاج منزل به غیر از خرما را خریده بود، گفتم: حسن آقا فقط خرما نخریدید که آن را خودم تهیه میکنم، با هم خداحافظی کردیم و رفت، اما چند دقیقه بعد بازگشت، دو جعبه خرما خریده بود، گفت: فاطمه خانم، این هم آخرین خرید من برای شما و بچههایم.
قرآن آوردم و گفتم: حالا که بازگشتید، از زیر قرآن رد شوید، گفت: اول شما و بچهها رد شوید، رد شدیم، گفتم: حالا نوبت شماست، گفت: میترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد، گفتم: به خاطر دل من از زیر قرآن رد شوید، از زیر قرآن ردشان کردم و همسفر زندگیام را به خداوند سپردم و گفتم: خدایا هرچه خیر است، برای من بفرست.
همیشه میگفت: دوست دارم با زبان روزه و تشنهلب مثل آقا اباعبدالله (ع) شهید شوم، همان شد که ایشان میخواست، در ماه رمضان اعزام و با زبان روزه و بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد.
#شهید_مدافع_حرم
#حسن_غفاری
◻️تاریخ تولد: ۲۵ شهریور ۱۳۶۱
◻️محل زندگی: شهرری
◻️تاریخ شهادت: ۱ تیر ۱۳۹۴
◻️محل شهادت: سوریه_درعا
◻️محل دفن: گلزار شهدای بهشتزهرا (قطعه ٢٦ ردیف ۷۹ شماره ١٥)
🦋شادیارواحطیبهشهداصلوات🦋
#سالروزشهادت....🕊🕊🌹🌹
🦋🦋🦋