# محبت ۱ مادر من وقتی که ۴ ساله بودم فوت کرد خودم که یادم نمیاد ولی همه میگن وقتی که تو به دنیا اومدی چون که دست برادرت توی تصادف قطع شده بود مامانت حوصله نداشت، حتی بهت شیرم نمی‌داد گریه می‌کردی ولی بازم اهمیت زیادی بهت نمی‌داد شدیداً به خاطر دست برادرت ناراحت و افسرده بود، اما این حرف‌ها باعث نمی‌شه که من مادرم رو دوست نداشته باشم من ۴ سالم بود و برادرم ۳ ساله بود که مادرم فوت کرد برادر بزرگم که دستش قطع شده بود زن داشت و مدتی زحمت منو برادر کوچیکم و برادر بزرگم با بابام افتاد سر زن داداشم زن داداشم خیلی خوب و خانم بود اما بابام انقدر اذیتش کرد که اونام خونشون رو از پیش ما بردن ادامه دارد کپی حرام