۲ مادرمم رفت اون دخترو براش گرفت گفت بعضیا خودشون دلشون می‌خواد بدبخت بشن بعد از ازدواج اون دوتا، برادرم بدتر از قبل شد و وقتی که دید زنش انقدر دوسش داره و براش تلاش می‌کنه شروع کرد به کشیدن مواد مامانم به زن داداشم گفت تو بچه‌دار نشو از این مرد برای تو شوهر در نمیاد زن داداشم به مامانم گفت اتفاقاً سالی یه دونه بچه میارم تا ببینم کی می‌خواد بهم حرف بزنه و فضول زندگیمه مادر من دیگه بیخیالش شد و گفت بحث با تو بی‌فایده است من کاری بهت ندارم زن داداش من سه تا بچه به دنیا آورد و اصلاً تربیتشون نکرد چند سال بعدم برادرم به خاطر مصرف زیاد مواد فوت کرد به زن داداشم گفتم غصه نخور حالا که برادرم زودتر از پدرم فوت شده بهتون ادامه دارد کپی حرام