‍ 💢 بدنـش بسیار قـوی بود ... سال ۱۳۵۰ در مسابقات قهرمانی ڪشور در فوق‌سنگین جوانـان بسیار خوش درخشیـد و بیشتر مسابقه‌ها را با ضربه فنی به پیروزی رساند. قدرت بدنی، قدبلند، دستان ڪشیده و استفاده صحیح از فنون باعث شد که به مقام قهرمانی دست پیدا ڪند. سپس در مسابقات ڪشتی آزاد هم شرکت ڪرد و توانست به نایب‌قهرمانـی تهـران دست یابد. سال ۱۳۵۵ آخرین سال حضور او در مسابقات ڪشتی بود. و در آن سال بهمراه آقای سلیمانی برای سنگین وزن، به اردوی تیم ملی دعوت شدند اما اینها همه‌ی ماجـرا نبود. قدرت بدنی ،شجاعت ، نبود راهنما، رفقای نا اهل و ... همه دست به دست هم داد. انسـانی بوجود آمد ڪه ڪسی جلـودارش نبـود هر شب ڪابـاره ، دعـوا ، چاقوڪشی و... اما عشـق به امام خمینـی(ره) زندگـی او را تغییـر داد... وقتی از گذشته زندگـی خودش حرف می زد داستان حُر را بازگو می‌کرد خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُـر قبل از همه به میدان ڪربلا رفت و به شهـادت رسید، من هم باید جزء اولین هــا باشم... در همان روز هـای اول جنـگ از همه جلوتر پا به عرصـه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان "برای سرش جایزه تعیین کردند" آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسید. رفت و رفت آنقدر رفت تا با ملائڪ همراه شد و پـــروازی داشت تا بی‌نهـایت... ڪسی دیگر او را ندید ؛ حتی پیڪرش پیدا نشد. می گویند مفقودالاثـر ، امّـا نه ، او از خـدا خواسته بود همه گذشته اش را پاڪ ڪنـد. هیچ چـیزی از او نمـاند نه اسم ، نه شهـرت ، نه مـزار و نه هـیچ چیز دیگر خـدا هـم دعایش را مستجاب ڪرد. .....🕊🌸