1 خواستگارم موقعیت خوبی داشت و همه جوره مورد تاییدم بود از طرفی پدرم هم خیلی راضی بود . شب خواستگاری که با حیدر حرف زدم از حرفاش و رفتاراش مشخص بود که مرد خیلی خوبیه و از نظر دینی و شغلی همه جوره تکمیله. کاملا مشخص بود که حیدر به فکر زندگیه و از اون دسته مردایی نیست که مدام به فکر خوشگذرونی باشه همین موضوع هم برای من کافی بود! تا به این سن که رسیده بودم حیدر اولین خواستگاری بود که رسما به خونمون می‌اومد و تمام شرایطی که برای همسرم در نظرم بود رو داشت مهمتر از همه ایمان کامل. دیشب تو مراسم خواستگاری مشخص بود که خانواده‌ حیدر هم از من خوششون اومده بود و قرار بر این شد که بعد از انجام تحقیقات با هم هماهنگ کنیم برای مراسمات نامزدی و عقد. ادامه دارد. کپی حرام‌.