#عذاب_الهی
همسرم با کمک پدرش وقتی کاملا کور شدم برام چشم ی دختر هجده ساله که مرگ مغزی شده بود رو پیدا کردن و عمل پیوند انجام دادیم تمام تلاشش رو میکرد تا من ارومباشم و طبق دستور دکتر نباید گریه میکردم با کوچیکترین گریه ای دوباره کور میشدم، دیگه هرگز خونه مادرش نرفتم تا ی روز اومد تو خونه و گریون به پاهام افتاد گفت
_مادرممرد تور خدا حلالش کن نفهمی کرد تو بخشش
_من هیچ وقت مادرت رو حلال نمیکنمامیدوارماون دنیا جواب پس بده
دوسال گذشت و من حسابی مواظب چشم هامبودم و همسرمم منو میذاشت رو سرش از بس مواظبم بود
از بس مواظبم بود مدامهم برای مادرش حلالیت میخواست که من حلال نمیکردمتا اینکه ی شب خواب دیدم توی ی جای سرسبز و قشنگم، وقتی به زمین نگاه میکردمانقدر رنگ سبز چمن ها قشنگبود که از دیدنش سیر نمیشدم.
گلهای خیلی قشنگی داشت وسط اون سرسبزی مادرشوهرم و دیدم روی ی تخت بود...
✍ادامه دارد...
#
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_از_داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃