#نامرد
سرافکنده و ناراحت وارد خونه پدرم شدم مامانمگفت بابات خونه نیست و با کامیون بار برده ی شهر دیگه نشستم و تمام داستان رو برای مادر و خواهرم تعریف کردم خواهرم بد نکته سنجی گفت مشخصه که علی با اینا دستش توی ی کاسه هست ولی باید ثابت کنیم از دایی کوچکم کمک گرفتیم و علی رو کشوندیم سر قرار وقتی اومد بهش التماس کردم که حقیقت رو بگه و گفت که فرناز اجیرش کرده بوده برای اینکه با من دوست بشه، تا بتونن مدرک جور کنن و مهریه م رو ندن تمام این حرفها رو یواشکی با دوربین گوشیم ضبط کردم تا به وقتش اگر لازم شد منممدرکی داشته باشم، از اینکه شوهرم انقدر ادم پستی هست که بخواد با کمک ی مرد دیگه به من تهمت بزنه حالت تهوع گرفتم من زنش بودم و اون ی مرد دیگه رو فرستاد تو زندگی من؟
با شوهرم تماس گرفتم خیلی طلب کارانه بهم گفت منو نمیبخشه و فقط یک کلام طلاق منم با خونسردی براش گفتم که علی اعتراف کرده و میدونم با فرناز علی رو اجیر کرده بودن تا از من اتو بگیرن اولش طفره رفت و منکر شد اما وقتی فهمید که منم مدرک دارم سکوت کرد
✍ادامه دارد...
#
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_از_داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃