گفتم الان این حرف رو میزنید اگر بیام بعد دوباره یه بچه به دنیا بیارم شما هم میشید مثل قبل، بابام برام وکیل گرفت، وکیل هم مهریه ام رو گرفت هم طلاقم رو. یک سال گذشت یه آقایی که همسرش فوت کرده بود و دوتا بچه داشت اومد خواستگاریم، اینبار بابام حسابی تحقیق کرد و همه به عنوان یه آدم خوب تاییدش کردن، و ما ازدواج کردیم، زن سابق همسرم دختر خاله‌اش بوده برای همین بچه‌های شوهرم پیش مادر بزرگ مادریشون بودند و همسرم خرجیشون رو میداد، من و همسرم از نظر قد و هیکل به هم میخوردیم، الان چهار فرزند دارم دو دختر و دو پسر خیلی از زندگیم راضی هستم و همسرم رو دوست دارم، اما منو چهر بعد از یه دوره بستری توی بیمارستان اومد خونه، روزها میرفته سر کار بعد از ساعت کاریش میرفته سر قبر بچه‌مون به گریه کردن و شستن قبرش... ✍ادامه دارد... ⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃