چند روز قبل از عروسیمون بین همسرم و برادرام بحث کوچکی رخ داد که خواهرانم بخاطر جانبداری از برادرها مقابل همسرم قرار گرفتند و همون بهانه ای شد برای اینکه وقتی ازدواج کردیم دیگه همسرم اجازه نده با خواهر و برادرانم رفت و امد داشته باشم،فقط زمانی میتونستم به منزل پدرومادرم برم که اطمینان داشته باشم هیچکدام از خواهرو برادرها اونجا نباشند، برای منی که وابسته ی خونواده م بودم و خصوصا اینکه خونواده م هرهفته دور هم جمع میشدند این موضوع باعث ناراحتیم میشد،با هر ترفندی خواستم کاری کنم همسرم اون روزها رو فراموش کنه اما اصلا دست از کینه بر نمیداشت، ❌کپی حرام ❌ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃