شهیدمدافع‌حرم‌محمدحسین‌بشیری
هدایت شده از •عُشّاقُ‌الحَسَن‌عَلَیهِ‌السَّلام•
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمَر کمک بخواهم ، پس به‌دنبال عمَر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمَر که از پاسخ عاجز ماند پس به‌دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند... ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم... ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به‌سرعت خود را به (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس (ع) به‌همراه پسرانش (ع ) و (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از (ع) بپرس! راهب رو به (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟ (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد مسلمانان "علی" و نزد پیشینیان "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت: به قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی... پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد... ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک... 🔹آنچه ، و است. 🔹آنچه نزد نیست ، است. 🔹و آنچه نمیداند ، و برای خود است. پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" به درستی که نامت در إلیا و در ایلیا و در علی و در حیدر است، پس براستی تو بر پیامبری، سپس تمام هدایا را به (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. ⬅️ پیامبر(ص)فرمود: هر کس امیرالمومنین ابن ابیطالب (ع) را نشر دهد ، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند. : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی
308 مشاهده