این آخرین عکسی هستش که محمدقاسم در آغوش پدر بود... بعد از آن مسافرتی که به زیارت دوستان شهیدش به شمال رفته بودیم، یک زیارت قم و جمکران هم رفتیم و بعد از بیست روز دیگر آقارضا برات شهادتش را از دوستان شهیدش و امضای اربابش حجت ابن الحسن (علیه‌السلام) گرفت و آسمانی شد...💔🕊🌠 عکس بعدی هم، عکس بوسیدن تصویر پدر در قاب شیشه ایی توسط تنها یادگارش، محمدقاسم هست... کودک یک ساله‌ای که تا خواست پدر را بشناسد، یک عکس روی دیوار خانه دید و اولین شعرهایی که میخواست لب خوانی کند، همین نوحه ها و روضه ها بود که برای مدافعان حرم میخواندند...💔😭💔 وقتی که به یک بچه میگویند شعر بخوان، غالباً بچه ها شعرهای کودکانه ایی میخوانند اما اولین شعری که محمدقاسم خواند، مداحیِ "منم باید برم" بود... که آن را با لهجه شیرین کودکانه اش این طور می‌خواند: منم باید بِلَم آلِه بِلَم سَلَم بِلِه نزالَم هیچ حلومی طَلَف حَلَم بِلِه...👼 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani