شب قبل از شهادت در مقر نشسته بودیم
صحبت از شهادت بود
حاج عبدالله گفت: من شهید شدم،
با همین لباس نظامیام خاکم کنید
بچهها زدن زیره خنده و شروع کردند به
تیکه انداختن حالا تو شهید شو!
حالا اگر شهید هم شوی، تهران بفرستنت باید کفن شی، سعی میکنیم لباس نظامیات را بگذاریم در قبر.
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت عبدالله
را شنیدم، محاصره شده بودند و امکان برگشتشان هم نبود
شهید شد و پیکرش ماند دست تکفیریها
سرش را از تنش جدا کرده بودند
و عکسهایش را توی اینترنت گذاشته بودند
بحث تبادل اجساد را مطرح کرده بودیم که تکفیریها گفته بودند خاکش کردیم و
چون پیکر، سر نداشت دیگر قابل شناسایی نیست
شهید عبدالله اسکندری🕊🌹