💠باز نشر پس از ۷ سال
به مناسبت انتشار گلایهی رهبر انقلاب از طرح یکسان سازی قبور شهدا
🔶درباره ی یکسان سازی قبور شهدا:
تبدیل "آیین گاه" به "نمایشگاه"
1.هنر مردمی، بیواسطهترین کلید فهم دین، آیینهای سنتی و دینی و فلسفه هر قوم است. این فقط آثار برآمده از احساس و علاقه قلبی است که در قالب اثر هنری حقیقت یک فرهنگ را به نمایش میگذارد و به مخاطبانش منتقل میکند و حتی دقیقتر اگر بگوییم مخاطبانش را در یک سیر عرفانی به حقیقتی که در اثر نهفته است نائل میسازد.
گلزارهای شهدا در سه دهه اخیر مؤثرترین و بیواسطهترین مسیر بازتولید مداوم فرهنگ ایثار و شهادت بودهاند.
گلزارها آنچنانکه هر خانوادهی شهیدی خواسته است و آنچنانکه خود شهدا وصیت کردهاند، بهمثابه زیارتگاهی محل حیات و کانون جوشش معرفت اسلام انقلابی بوده است. تفاوتها و تنوعها در حجله آرایی و نوشتهها و آذینهای سنگ قبرها بیتردید مستندترین و اثرگذارترین روش انتقال عناصر فرهنگی دفاع مقدس بودهاند. عناصری که به علت عظمت و شکوهشان کمتر ممکن است از طریق رفتارهای نمایشی رسمی متجلی شوند.
2. چندی است که اتفاقات تأسفبرانگیزی با عنوان یکسان سازی یا ساماندهی قبور شهدا در گلزارهای شهدای سراسر کشور رخداده است که صرفنظر از تضییع حقوق معنوی خانوادههای معظم شهدا، آثار فاجعهبار فرهنگی نیز به همراه داشته است.
گلزارهای شهدا در بسیاری از شهرها امروز گورستانهایی شدهاند که حوایج معنوی ما را برآورده نمیکنند. تماشاگران ونه زائران در گورستانهای یکدست شده دیگر در برابر عظمت روح یک شهید زانو نمیزنند. حجلهها از زمین گلزارها بیرون کشیده میشوند و در موزههای تاریخ دفاع مقدس به نمایش درمیآیند. اینگونه فرهنگ دفاع مقدس از متن زندگی کنده میشود و امری متعلق به گذشته و حتی امری «تاریخ گذشته» و منقرضشده دانسته میشود.
3.هرچند در موزههای سوتوکور دفاع مقدس، قرآن ترکشخورده، لباس خونی و پلاکهای خاک گرفته بهمثابه یک شیء تکریم میشوند، اما دیگر فهمیده نمیشوند وزندگی نمیسازند.
گلزارها تاکنون با نوشتههای منحصر بفرد بر روی سنگقبرها و تزئینات حجلهها مزارهایی بودند که سی سال حقیقت شهادت و شهدا را بر مردمان روزمره و شهر زده منکشف کردهاند. گلزارها، مزار بودهاند، محل زیارت و این زیارت درک رموز یک دفاع مقدس مردمی و نه نمایشی و دستوری- را ممکن ساخته بود.
آثاری که حقیقت در آنها متجلی نشوند دیگر مردهاند. انگار قبور تکثر مکانیکی یافتهاند و با یک نگرش کالایی تکثیرشدهاند. قبور شهدا اکنون در این گورستانها شاخصههای اصیل خود را ازدستدادهاند و همانند شدهاند؛ اکنون نظم ظاهری قبور که به بهانه بهسازی و تسهیل رفتوآمد رخ داده است، فاقد ساحت باطنی معنوی است؛ این همان اتفاقی است که برخی متفکرین معاصر از آن بهعنوان تبدیل «آیین گاه» به «نمایشگاه» یاد میکنند و این اتفاق را باعث هرجایی شدن، بیخانمانی و عاری شدن از حقیقت قدسی یک آیین مقدس میدانند.
4. اکنون گلزارها و مزارها، گورستانهای یکسانسازی شدهای هستند که هیچکدام از تجلیهای تاریخی و عاشقانه را نشان نمیدهند. سنگقبرها یکشکل و همریخت شده و اوج وصایا و اشعار منحصربهفرد هر قبر، جای خود را به نشان درشت تبلیغاتی و ریاکارانهی یک بنیاد دولتی داده است. تمام عناصر متعلق به این سرزمین فرهنگی از گلزارها منتزع شدهاند و در موزههای دربسته نگهداری میشوند.
موزههای دفاع مقدس موطن و جایگاه اصلی فرهنگ دفاع مقدس نیست. فرهنگی که در گلزارها حیات داشته و عالم خود را برای زائران بازتولید میکرده در قالب محصولاتی هنری –هرچند ارجمند- به موزه منتقلشدهاند و مانند کالاهای لوکس برای تماشاگران به نمایش درمیآیند. اینگونه فرهنگ دفاع مقدس «بی عالم» و «غریب» میماند و شهدا را «بیخانمان» میسازد.
5. در قبرستانهای منظم و خطکشی شدهی جدید، زائران گلزار شهدا، تماشاگرانی شدهاند که عاری از شعف، بهجت روحی و میل عرفانی ناشی از ارتباط با یک مزار، نگران و لابهلای قبور مشابه به دنبال یک اسم میگردند. به نظر میرسد این اقدام ناشیانه تمامی تجربههای روحانی زائران را بر باد داده است و تربت پاک شهیدان دیگر «مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان» نیست که به یادمانی جهت تکریم گذشتگان و تلاشی برای باقی ماندن یک نام بدل شده است.
#وحید_یامین_پور
🆔️
@yaminpour