🔴خاطره ای از تفحص شهید 🌹شلمچه بودیم یک مدتی به لطف الله و شهدا ، یک میدانی مین بود که جلوی آن را فنس چیده بودند که کسی آن طرف نرود ، ما هم از بچه های دهه ۶۰ و عاشق شهادت و شهدا . بچه ها برای کار و غیره و کلا نگاه با حسرت داشتن به میدان مین و قتلگاه شهدای ایرانی مکتب امام خمینی (ره) معمولا در پشت آن فنس ها خلوت می کردند ، یک روز بچه ها می بینند یک گنجشک روی زمین این ور و آن ور می پرد ، بچه ها هم چون عاشق بودند و عارف ، به پشت فنس ها و میدان مین می پرند و شروع به کندن همان محل جابجایی گنجشک می کنند ، بله یک پیکر شهید و پلاکی را پیدا می کنند و آن را به تفحص شهدا و جهت ارسال به خانواده معظم ایشان به اهواز انتقال می دهند. 🔻چونکه خودم آنجا بودم و آن افراد از دوستان خودم بودند که نقل می کردند لذا نوشتم که در تاریخ بماند و آیندگان عاشقان عارف را فراموش نکنند . نقل از یک جامانده از قافله شهدا _ تاریخ نقل خاطره ۱۴۰۲/۹/۳۰ التماس دعای شهادت برای ناقل خاطره🤲