🌹 ماه رجب که می‌رسید محمد حال و هوای خاصی داشت‌. یک جمله از حدیث معروف "مَلَک داعی" رو که خیلی دوست داشت مدام تذکر می‌داد که خدا می‌فرماید: أنا جَلیسُ مَن جالَسَنی، اَلشّهرُ شَهری و العبدُ عَبدی. محمد عادت به هنگام مراسمات مناجات و دعا داشت. دوبار این اتفاق افتاد که چند نفر دور هم نشسته بودیم و گپ می‌زدیم توی مسجد. یکبار و یکبار هم . رفت چراغ‌های مسجد رو کم کرد و گفت بیاین مناجات بخونیم! تمام وقت مانند وقتایی که دعای کمیل میخوند با صدای بلند اشک 😭 می‌ریخت. وقتی مناجات تموم شد سجاده‌ محمد (سجاده‌های صف جماعت که محل مهرهای نمازگزاران بود) خیس اشک بود. آری! محمد عبدی واقعا شده بود و خداوند او را صدا زد: "عَبدی اَطِعنی اَطَعتُک" بنده من اطاعتم کن اطاعتت میکنم! و این 🌷 بود که شد آنچه که خدا خواست و خدا هم خواسته او را که بود اجابت نمود. 🌹 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری 🌱 @SHAHIDNAVID_safari