🌷
#هر_روز_با_شهدا_4450🌷
#هر_که_خندید_گناهش_به_گردن_خودش!!
🌷بچههای جبهه حُب دنیا در دلشان نبود، گریههاشان با عشق بود و خندههاشان هم از روی غفلت نبود، نشاط و سرزندگی و شادابی در جبهه موج میزد، در سختترین شرایط، زیر آتش توی سنگر، شکم گرسنه، بدن مجروح، دور از خانواده، درد میکشیدند اما خموده، ناامید و دلگیر نبودند. نشاط داشتند و میخندیدند. اینها همه فقط به یک دلیل بود، چون برای خدا آمده بودند. هیچ چیز دیگر نمیتواند یک آدم رو در اون شرایط آروم کنه اینبار هر که خندید گناهش گردن خودش. تا آمدم تکبیر نماز رو ببندم، فرد کناری با شنیدن....
🌷با شنیدن لهجه من، ازشوخیهای داخل ماشین یادش اومد و پقی زد زیر خنده! بلند گفتم: یَره بَرِچی توی نماز مِخندی؟ با شنیدن صدای من نفر کناریش هم خندید. گفتم: نماز هر دو تا باطل رفت! با گفتن این حرف نفر سوم هم رویش رو از قبله برگردوند و گفت: بسه دیگه.... گفتم: نماز تو هم باطل شد. نفر چهارم که خیلی جدی ایستاده بود و به حمد و سوره امام گوش میداد. نگاهش کردم و گفتم: از این یاد بگیرن، که تو نمازش اینقدر حضور قلب دِرَه و به شماها اصلاً نگاه نِمنَه. یه وقت او هم زد زیر خنده، یکهو گفتم: ای بابا، تو هم که نماِزت رو باطل کردی.
🌷یک نفر آخر هم که مونده بود تا صدامو شنید برگشت گفت: توی نماز هم ول نمیکنید! گفتم: مرد حسابی تو هم که نمازت رو باطل کردی! لااقل ممُوندی تا نماز جماعت بهم نخوره! نگاه کن امام یکه و تنها مونده، گناه همهی ما به پای توست. یه وقت حاج آقا برگشت، درحالیکه میخندید گفتم: ای حاج آقا شما بَرِچی! از شما بعیده! همه از خنده به خودشون میپیچیدند.... گفتم: پاشید که نماز جماعت از دست نره، حاجی ایستاد من هم سعی کردم هیچی نگم تا بچهها فعلا جمع بشن، به محض تشکیل صف و اقامه امام، قبل از تکبیره الحرام گفتم: بچهها دیگه نخندید که نمازاتون باطل میشه. باز همه زدند زیر خنده.... یکی گفت:...
🌷یکی گفت: جون مادرتون ول کنید.... یکی گفت: بابا زود نماز بخونید میخوایم نهار بخوریم.... دیگری گفت: یک نفر همین دلبریان رو ببره بیرون.... خلاصه جو قدری آروم شد، من هم ساکت شدم.... دوباره تا امام آمد تکبیر بگه، گفتم: اینبار هر کی بخنده گناهش به گردن خودشه! باز همه زدند زیر خنده، گفتم: ای بابا، من که چیزی نگفتم. حاجی دید فایدهای نداره، با این وضع نمیشه نماز جماعت خوند، جانمازش رو برداشت و درحالیکه غشغش میخندید، به چادر دیگهای رفت و بچهها هم هر کدوم طرفی برای خوندن نماز رفتند.... من هم که تنها مونده بودم گفتم خدایا تقاص منو از اونایی که نگذاشتن نماز را به جماعت بخُونم بگیر.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️