🌷نکته تفسیری صفحه ۱۷۳🌷
دانشمندی که به دام شیطان افتاد:
تاریخ و داستان های آن، گویای سرگذشت های فراوانی از هدایت گمراهان یا گمراهی افراد هدایت شده است؛ ولی برخی از این سرگذشت ها چنان عجیب و حیرت انگیز است که برای همیشه در دفتر تاریخ بشریت ثبت شده و از حافظه ها پاک نخواهد شد. یکی از آن سرگذشت های عجیب، داستان «بلعم باعورا» است. بر اساس روایات و سخنان مفسّران، او مردی از بنی اسرائیل بود که در عصر موسی زندگی می کرد و در ابتدا از پیروان آن حضرت محسوب می شد و در مسیر حق قرار داشت و کارش آن قدر بالا گرفته بود که دعایش در دَم مستجاب می شد؛ ولی سرانجام به سبب دنیاپرستی و علاقه ی شدید به ثروت و قدرت و لذّت های مادی، راهش را از موسی جدا کرد و در دام شیطان افتاد. فرعون که می دانست او از برخی از اسرار غیبی باخبر است و دعایش مستجاب می شود، او را به سمت خود جذب کرد و با وعده های فریبنده به دام خود انداخت و از او خواست که برای نابودی موسی دعا و او را نفرین کند. او نیز درخواست فرعون را پذیرفت. بدین ترتیب، بلعم، آخرین گام خود را برای سقوط به درّه ی هلاکت برداشت و در یک لحظه فهمید که تمام علوم و اسراری که نزدش بوده، از دل و جانش پاک شده و دیگر خبری از آن مقام پیشین نیست. آری، آن دانشمند هواپرست، چنان تشنه ی لذّات دنیا شد که خدا او را به سگی توصیف کرد که زبانش از تشنگی همیشه آویزان است و هیچ گاه سیراب نمی شود. داستان بلعم، زنگ خطری برای همه ی ماست تا مراقب باشیم که هواپرستی، ما را از عزّت نزدیکی به خدا به ذلّت هم نشینی با شیطان نکشاند. در روایتی از امام باقر در توضیح این آیات می خوانیم:
«این آیات، در اصل در مورد بلعم باعوراست؛ سپس خدا آن را برای گروهی از مسلمانان مثال زد که هواپرستی را بر خداپرستی و هدایت خدا ترجیح دادند.»
❤️یاعلی مددی کن مارا
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
🦋
@tartilvathdir96 🦋
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯