عادل عبدالمهدی نخست وزیر وقت عراق در کتاب "ضیف العراق" می‌نویسد: پس از ضربه سنگین انصارالله به آرامکو و تاسیسات نفتی سعودی، پیام حاج قاسم مبنی بر آمادگی ایران برای حل مسائل فی مابین را به عربستان بردم. طرف مذاکره در سمت سعودی، ملک سلمان و پسرش محمد بن سلمان بود. آنها از پیشنهاد حاج قاسم استقبال کرده و در پاسخ، نامه‌ای را به طرف ایرانی ارسال نمودند. مذاکرات با واسطه گری من تا حدی پیش رفت و حاج قاسم گفت پاسخ ایران به نامه سعودی‌ها را در سفر بعدی خود به عراق تحویل خواهد داد. اما این سفر همان سفری بود که حاجی در آن ترور شد... ۱. این صرفا یکی از مواردی است که حاج قاسم از دستاوردهای میدانی مقاومت در راستای پیشبرد دیپلماسی استفاده می‌کرده است. ۲. حاج قاسم در سفری شهید شد که بنا بود دیپلماسی بین ایران و عربستان را به پیش بَرد. پس او به همان اندازه که شهید میدان است، شهید راه دیپلماسی هم هست. ۳. البته دیپلماسی مدنظر حاج قاسم، دیپلماسی عزت است. او با رویکرد توحیدی خود، میدان و دیپلماسی را یکپارچه می‌بیند. حال آنکه برخی با رویکرد تن فروشانه در پی کسب درآمد در عرصه دیپلماسی از طریق فروش سرمایه‌های میدان هستند. حاج قاسم اما سرمایه فروشی نمی‌کرد. پی‌نوشت: هم اکنون مذاکره‌ بین ایران و عربستان که حاجی سنگ بنایش را گذاشت، پس از شهادت ایشان، در عراق توسط شمخانی و در عمان توسط ظریف پیش می‌رود. چه شود... https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3