🔴 فرازهایی از اندیشه ناب و رفتار سیاسی باصلابت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، زعیم بصیر نهضت مشروطه مشروعه ✍ در نگاه تحلیلی پژوهشگر معاصر، استاد حسن رحیم پور ازغدی: عالم ربانی، فقیه شهید آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری(ره) از رهبران اصلی قیام ضد استبدادی مشروطه در ایران بود که پس از مدتی به علت کشف جریانات روشنفکری انگلیسی و خط انحراف با دقت و صلابت فوق العاده ای به افشاگری آنان و شفاف سازی جریان غرب گرا و وابسته پرداخت و عاقبت نیز جان خود را بر سر این مقاومت هوشیارانه گذارد. شیخ شهید در آن دوره، باید در دو جبهه ضد استبداد و ضد استعمار می جنگید و از آنجا که مواضع حاج شیخ سرفصل درخشانی از مبارزات انقلابی صدر مشروطه و پیش بینی انحراف جنبش به سوی استبداد جدید بود و از طرفی وی از آن تاریخ تا هم اینک همچنان آماج حملات کور جریانات وابسته بوده است، مناسب دیدیم فرازهایی از اندیشه و رفتار سیاسی شیخ شهید را بار دیگر یادآوری و برجسته کنیم. شیخ در رساله افشاگر «تذکره الفاضل و ارشاد الجاهل» که به قصد بدعت زدایی و مبارزه با انحراف قیام مشروطه نوشته شد و با روایت شریفه «هر گاه بدعت ها آشکار شوند، بر آگاهان است که علم خویش را اظهار کنند و الا لعنت خدا بر آنان رواست»، آغاز شده است، به ضرورت حاکمیت قانون در جامعه اشاره می کند، اما تأکید می ورزد این قانون در جامعه اسلامی جز قانون اسلام نمی تواند باشد و سپس از جهل و عوام گری توده ملت گلایه می کند. شیخ از «حاکمیت قانون بر جامعه» دفاع می کند، اما نه قوانین غیر اسلامی که در عوض شرع و برخلاف قانون خدا جعل شوند، به ویژه که اسلام تنها یک دین فردی و عبادی نیست، بلکه علاوه بر آن سر تا پا سیاسی و اجتماعی نیز هست و در امور حکومتی حاوی قوانین صریح و محکمی است که مصالح دنیوی و اخروی بشریت را لحاظ کرده و روشن است جامعه مسلمان نمی تواند تن به قوانین غیر اسلامی بدهد، و الا تن به تناقض و نفی معتقدات خویش داده است. از انذارهای شیخ مدتی گذشت وخط انحراف در سطح خواص و سیاسیون جنبش تشدید شد و از خارج نیز مورد حمایت قدرت هایی چون انگلیس و... قرار گرفت. شیخ موضعی قاطع اتخاذ کرد و فریاد افشاگری برداشت. شیخ که از رهبران تحصن قم علیه استبداد شاهی و دفاع از عدالت، مشروطیت و آزادی های شرعی بود، این بار رهبری تحصنی در اعتراض به خط انحراف و غرب گرایان نفوذی میان انقلابیون را به عهده گرفت . بد نیست مفاد گفت وگو و ملاقاتی را که میان سیدین طباطبایی وبهبهانی [از روحانیون حامی جریان غربگرای مشروطه] با شیخ به قصد منصرف کردن شیخ از ادامه این تحصن صورت گرفت، اجمالاً بدانیم.در این جلسه جمعی از حضار و علما با شیخ از مشروطه، آزادی و حریت سخن می گویند، ولی شیخ با هوشیاری جمع را به تأمل فرا خواند که باید واضح شود که کدام مشروطه؟ و کدام آزادی؟ بعد از آن که مذاکرات طولانی شد، یک روز به اصرار علما، شیخ را به مجلس آوردند. آقایان بهبهانی و طباطبایی خیلی با او گفتگو کردند که از این فصل بگذرند و ما را دچار زحمت نکنند و قانونی را که با هزاران زحمت مرمت کرده اند به هم نریزند و جماعتی را با خود طرف قرار ندهند. در تمام این حرف ها حاج شیخ ساکت بود. آیت الله طباطبایی شخصاً در مقام نصیحت برآمد که از این قصد و خیالات صرف نظر کنید، امروز دیگر روزی نیست که بشود این حرف ها را زد و ایراد و اعتراض کرد. حاج شیخ فضل الله جواب می گوید که تکلیف شرعی ام غیر از این است که شما می گویید. من از کشته شدن در راه دین هم خوف و اندیشه ندارم. راضی هستم مرا با نفت آتش بزنند و رخنه در دین اسلام و مذهب جعفری نکنند و این ورقه را که من نوشته ام میل دارید ببرید بر قانون اساسی ضمیمه کنید، میل هم ندارید، خود دانید، ربطی به من ندارد، تکلیف شرعی ام این بود که نوشتم، اما آن قدر به شما می گویم نوعی نکنید که مورد سخریه اجانب و تسلط خوارج شوید و دشمن بر ما مسلط شود. در این باب زیاد گفتگو کردند. از آن روز به بعد دیگر حاج شیخ در مجلس حاضر نشد، در باب فصل مزبور بعد از مدتی مذاکرات عاقبت صلاح دیدند فصل مزبور را مهر کنند. برگرفته از«مشروطه شرعی و مشروطه شرطی » حسن رحیم پور ازغدی منبع: ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ شماره 102-103 @ShahidRabe