🔰بخش دوم🔰
💢نقدی بر کتاب انقلاب مشروطیت ایران؛
✍ از: عرفان حکیمی، پژوهشگر تاریخ
⁉️ادوارد براون انقلاب مشروطه را چگونه تحلیل میکرد؟
ادوارد براون در قامت یک مورخ، آشکارا تمایلات وطنپرستانهی خود را در نگارش کتاب تاریخ مشروطیت ایران به نمایش گذارده است. این تمایلات بهگونهایست که خوانندهی کتاب نه تنها نقش منفی انگلستان در وقایع مشروطیت را درک نمیکند، بلکه سفارت بریتانیا در تهران، حامی مردم ایران و حافظ استقلال ملت ایران جلوه داده میشود.
ادوارد براون انقلاب مشروطه را چگونه تحلیل میکرد؟
«ادوارد گرانویل براون» در هفتم فوریهی 1862م. در «گلاسترشر»، شهری در جنوب انگلستان به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج «ایتن» آغاز کرد. وی علیرغم میل پدرش که علاقهمند بود فرزندش مهندسی نام آور شود به پزشکی علاقه نشان داد و در 1879م. در دانشگاه «کمبریج» به تحصیل این رشته پرداخت.
در این زمان اخبار جنگ میان ترکیه و روسیه (1877م.) توجه او را جلب کرده و موجب علاقهمندی او به تاریخ و زبان مردم ترک شد. بنابراین، ضمن تحصیل در رشتهی پزشکی، به آموختن زبان ترکی پرداخت و در تابستان 1882م. به استانبول سفر کرد.
آشنایی او با زبان و ادبیات ترکی وی را به آموختن زبان فارسی و مطالعهی شعر و ادب این زبان سوق داد و از آن پس در دوران تحصیل و پس از آن، اوقات او بیشتر به خواندن کتابهای فارسی، به خصوص شعر و تاریخ و معاشرت با ایرانیان میگذشت. در 1887م. دورهی پزشکی را به پایان رساند و جراح بیمارستان شد، ولی هرگز به آن دل نبست. یک سال پس از اتمام تحصیلات، در سال 1888م. ظاهراً به قصد سیاحت، مطالعه و تحقیق به ایران سفر کرد.
اقامت براون در ایران یک سال به طول انجامید سپس به کشورش بازگشت و در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان، تاریخ و ادبیات فارسی پرداخت و در همین حین به تحقیق در مورد تاریخ، ادبیات و جریانهای فکری، سیاسی و فرقههای مذهبی ایران اشتغال داشت. حاصل تحقیقات وی تألیف و تدوین کتب و مقالات متعددی در خصوص فرهنگ، تاریخ، ادبیات، جریانهای فکری، فرقههای مذهبی و ... در مورد ایران بود. از میان آثار براون، در این مقال به نقد و بررسی کتاب «انقلاب مشروطیت ایران»میپردازیم.
کتاب «انقلاب مشروطیت ایران»[1] در یازده فصل به علاوهی پیشگفتار، 25 یادداشت و قسمتی با عنوان «احوالات میرزا رضا کرمانی»، با ترجمهی «مهری قزوینی» از سوی انتشارات کویر منتشر شده است. عناوین فصول یازده گانه به این شرح است:
فصل اول) سید جمال الدین[اسد آبادی]، پیشوای اتحاد اسلام؛ فصل دوم) امتیاز تنباکو و نتایج آن؛ فصل سوم) ترور ناصرالدینشاه؛ فصل چهارم) اعطای مشروطیت توسط مظفرالدینشاه؛ فصل پنجم) محمدعلی شاه و مشروطیت؛ فصل ششم) موافقتنامهی روس و انگلیس از دیدگاه ایران؛ فصل هفتم) کودتای 23 ژوئن 1908م. و انهدام نخستین مجلس؛ فصل هشتم) دفاع تبریز؛ فصل نهم) سقوط تبریز و قیام ایالات؛ فصل دهم) پیروزی ملیون، کنارهگیری محمدعلیشاه و اعادهی مشروطیت و فصل یازدهم) جلوس سلطان احمدشاه و دعوت از مجلس دوم.
از نظر علم تاریخ، [ظاهرا"] اثری موثق، مورد اعتماد و قابل استناد به شمار میرود که در نگارش آن، عناصر و عواملی لحاظ شده باشد؛ رعایت انصاف، دخالت ندادن نگرشها، ارزشها و تعصبهای شخصی، قومی یا گروهی در اثر، لحاظ جنبههای مختلف واقعه و عدم یکجانبهنگری، رعایت توازن در استفاده از منابع، استفاده از اسناد و مدارک مستدل و متقن، حضور مؤلف در بطن حوادث یا قرابت زمان نگارش اثر با زمان وقوع واقعه و ... از جملهی این عناصر و عوامل به شمار میروند.
[اما] واقعیت این است که در اثر ادوارد براون دربارهی انقلاب مشروطهی ایران، اکثر عناصر یاد شده لحاظ نگردیده است. در مورد این اثر شاید مهمترین ـ اگر نگوییم تنهاترین ـ عنصر از میان عناصر مورد اشاره در بالا، نزدیکی زمان نگارش اثر به زمان وقوع واقعهی قابل اشاره میباشد. ناگفته پیداست قرابت زمانی اثر با واقعه و حتی حضور نگارنده در متن و بطن حوادث بدون لحاظ سایر عوامل و عناصر نه تنها حسن محسوب نگشته و موجب سندیت و اتقان اثر نمیگردد، بلکه بالعکس از موارد ضعف آن به شمار میرود.
پاسخ ساده و دلیل روشن این مدعا نیز آن است که نگارنده به دلیل حب، بغضها و تعصبهای شخصی، نقشی وارونه از آن چه رخ نموده، به تصویر کشیده است. در چنین حالتی نه تنها راه رسیدن به حقیقت و واقعیت واقعه مسدود میگردد، بلکه خواننده از مسیر اصلی منحرف شده ره به بیراهه میبرد.
🔰ادامه در بخش سوم🔰