ز شخصیتهای رشید ایران را میشناسند و به سمت آنان گرایش دارند و لذا عجیب نیست که «مادرو» رئیسجمهور بولیوار ونزوئلا، بعد از دیدار با رهبر معظم انقلاب
در توئیت خود تصریح کرد، با دیدار از ایران انرژی تازهای گرفته است. این جاذبه انقلاب اسلامی و این نظام مقدس میباشد. حالا شما این موقعیت را با موقعیت منطقهای و جهانی کشورهایی نظیر ترکیه و عربستان مقایسه کنید. این دو کشور نه تنها در 50 سال اخیر در معرض تحریم و تهدید نبودهاند، بلکه مورد حمایت استکبار جهانی هم بودهاند، اما به هیچ وجه در منزلت و موقعیت ایران قرار ندارند و حال آنکه کشوری مثل پادشاهی سعودی با تکیه بر درآمدهای سرشار نفت، ریخت و پاش زیادی در کشورهای منطقه و فرامنطقه داشته است. پادشاه سابق عربستان سعودی - ملک عبدالله -
در اواسط 2012 با صراحت اعلام کرد، کشورش برای تغییر حکومت در سوریه، 200 میلیارد دلار در نظر گرفته است. اما موقعیت منطقهای ایران را به دست نیاورده است.
برخلاف تبلیغاتی که در مورد هزینه کردنهای ایران در
محیط منطقهای میشود، ایران در مقایسه با عربستان و هزینههای
چند تریلیون دلاری که آمریکا در منطقه غرب آسیا کرده است، از آنچنان توانایی مادی برخوردار نبوده تا بتواند درصدی از این عددهای نجومی را هزینه کرده باشد. واقعیت این است که بخش عمدهای از قدرت و بالندگی ایران در محیطهای بینالمللی و منطقهای مرهون مقاومت صادقانه و پایدار در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی است. با توجه به شدت نفرت آشکار ملتها و نفرت غیرآشکار اکثر دولتها از آمریکا و رژیم جنایتکار صهیونیستی، هر کس
پرچم مخالفت با آنان را بردارد و در طول زمان پایمردی نشان دهد، توجه و اطمینان ملتها را درپی میآورد. مردم حتی در کشورهایی که به ظاهر یا به واقع رقیب ایران در منطقه شمرده میشوند، از جمهوری اسلامی حمایت میکنند و این موضوع تحقق و
به ثمر نشاندن دشمنی علیه ایران را بسیار دشوار میکند. به همین جهت در طول سالهای گذشته تلاش زیادی در خارج و داخل ایران معطوف به جداسازی ایران از فلسطین، لبنان، یمن، سوریه، عراق، افغانستان؛ ونزوئلا و... شده است. دشمنان به خوبی میدانند که اتصال ایران به این کشورها چه قیمتی دارد و میدانید
که مثلاً مقامات عربستان برای جداسازی بشاراسد از ایران
چه عددهای بزرگی را پیشنهاد کردهاند.
در طول 100 سال گذشته ملتها انواعی از جنبشها و خیزشها را با عناوین مختلف و ایدئولوژیهای گوناگون تجربه کردهاند و در این دورهها به بسیاری از آنان چشم امید دوخته بودند اما این جنبشها عمری بیش از دو دهه پیدا نکردند و از میان رفتند در حالی که حتی زیر درصدی از فشارهایی که متوجه انقلاب اسلامی شد، قرار نداشتند. بر این اساس پایداری 43 ساله ایران برای این ملتها خیلی شوقانگیز و اطمینانآور است به همین جهت حتی کسانی که - به دلیل تبلیغات سوء -
از نظر مذهبی خود را در نقطه مقابل ایران ارزیابی میکنند،
از حیث سیاسی - ضدیت با استکبار و صهیونیسم و به طور کلی از جهت غربستیزی - خود را هم جبهه ایران میدانند و آرزوی هرروزهشان پایداری و بالندگی جمهوری اسلامی در این مصاف است و این آینده و بالندگی روزافزون ایران را تضمین میکند.
سعدالله زارعی