📎حجتالاسلام والمسلمین محمدی فرد در دومین نشست از سلسله درسگفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر:
🔺
تفسیر موضوعی شهید صدر نقطه عطف تفاسیر است.
✔️ بازخوانی سیر تحولی تفسیر موضوعی، دارای سه مرحله نوپایی، نوگرایی و نظریهپردازی است؛ مرحله نوپایی قدمتی دیرینه دارد ولی مفسران در این مرحله سعی ندارند که درباره تفسیر ترتیبی یا موضوعی سخن بگویند؛ هرچند این تفاسیر، ترتیبی یا موضوعی است اما هویت مستقلی برای ترتیبی یا موضوعی بودن آنها قائل نشدهاند.
✔️ در مرحله نوگرایی سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و مانند اینها، در مواجهه تمدنی غرب با جهان اسلام سرآغاز نهضتهای اسلامی شدند و شعار بازگشت به قرآن در این نهضتها مطرح شد؛ تفاسیر در این دوره به علمی، ادبی ـ اجتماعی و موضوعی تقسیم شدند ولی باز هم آنچنان ضابطهمند پیش نرفتند.
✔️ در مرحله نظریهپردازی، حرکتهای اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی به فضای علمی وارد و ایده اسلامیسازی علوم مطرح شد؛ شهید صدر اصل شکلدهی علوم اسلامی، دینی و بومی را پذیرفته و متأثر از آن فضا به تحقیق پرداخته است اما ذیل اسلامیسازی علوم قرار نمیگیرد.
✔️
شهید صدر در ایده خود نقطه عطفی در تفسیر موضوعی شد؛ ایشان نخستین شخصی است که به صورت روشمند تفسیر موضوعی را برای رسیدن به نظریههای قرآنی قرار داد و از لفظ نظریه در این باره استفاده کرد. ایده تفسیر موضوعی شهید صدر به لحاظ مسأله محوری، علمی و به لحاظ نگرشی و رویکردی اجتماعی است.
✔️ غایت تفسیر موضوعی کشف نظر قرآن و غایت تفسیر ترتیبی رفع ابهام از قرآن است؛ این نکته پیش از شهید صدر بیان نشده است. شهید صدر میگوید تفسیر موضوعی بر خلاف تفسیر ترتیبی با زندگی اجتماعی انسان ارتباط دارد؛ ایشان تفسیر توحیدی خود را تفسیر موضوعی مینامد و منظور وی از موضوعی، توجه به عین و واقعیت است و به بیان دیگر تفسیر موضوعی همان تفسیر عینی و تفسیر واقعگرا است.
✔️
شهید صدر روش موضوعی در مقابل روش تجزیئی را یک تفسیر اجتهادی و منتهی به نظریه علمی میداند؛ ایشان در کتاب السنن التاریخیة مطرح میکند که تفسیر تجزیئی تفسیر اجتهادی نیست بلکه تفسیر موضوعی اجتهادی است؛ چون اجتهاد آنجا شکل میگیرد که منتهی به دیدگاه دین یا قرآن شود اما در روش تجزیئی یا ترتیبی به دیدگاه قرآن نمیرسیم.
✔️ روش تحقیق از مسأله آغاز میشود و میبینیم که
روش مسألهمحوری در تفسیر موضوعی وجود دارد؛ این هم از نوآوریهای شهید صدر است که فرآیند کشف مسأله را به خوبی تبیین میکند و میگوید مسأله آن است که از جهان انسانی موجود اخذ شود، بعد به تجربههای تاریخ بشر مراجعه شود و بعد به قرآن عرضه شود و نظر قرآن درباره آن استخراج شود.
✔️ شهید صدر میگوید ما باید در نظریهپردازی قرآنی با رجوع به زندگی واقعی انسانی مسائل را به دست بیاوریم و به قرآن عرضه کنیم و ماهیت تفکر اجتماعی است؛ تفسیر موضوعی بریده از اجتماع قابل تحقق نیست.
🔍برای خواندن متن کامل
اینجا را کلیک نمایید.
🆔
@shahidsadr