⭕️ روز۱۶ اردیبهشت ساعت ۱۳/۳۰ ظهر بود که اتشهای سنگین دشمن تکفیری شروع شده است. برادران: ، ، و چند نفر دیگر درکنار هم بودند.و سفارش ها وصیت های شفاهی را بهم میگفتند. هرلحظه احتمال برای هرفردی وجود دارد. شهید سید جواد گفت برادرمعصومیان: توی کیفم مقداری پول بیت آلمال هست تحویل سازمان بشه ؛ مقداری پول شخصی هست که مال خودمه، وصیت نامه من دست خانومم هست و.... همینطور که تجهیزات انفرادی را می بست میگفت: سلام برحضرت زینب (س) خدایا برای تو تجهیزاتم را می بندم وبرای توحرکت میکنم. ادامه داد برادر مصیب بنویس✍ دراین مدت بارها خواب برادر شهیدم را دیدم که همدیگر رابه آغوش گرفتیم. نمی دانم چه سرنوشتی در راه هست. ولی پروازی هستم. از هم جدا شدند وبه میدان درگیری رفتند... روحشان شاد و راهشان پررهروباد🌹 @shahidsahrai