داستان
هر بار که پدرم برنج جدیدی میخرید، مادرم پیمانه را کمتر از همیشه میگرفت.
میگفت طریقهی طبخِ برنجها باهم فرق دارد، همهشان یک جور دم نمیکشند، نمیشود طبقِ یک اصل و برنامه پیش رفت.
برای همین بود که بارِ اول، مقدارِ کمتری میپخت تا به قولی برایِ دفعاتِ بعدی پیمانه دستش بیاید یا اگر خراب میشد، اسراف نکرده باشد.
◽️آدمها هم دقیقا همینند، قبل از اعتماد و بذلِ محبت، آنها را خوب بشناسید، از تنهاییتان ، به هرکس و ناکسی پناه نبرید.
🔹نه هر آدمی لایقِ همنشینی است، و نه میشود با تمامِ آدمها یک جور تا کرد، بعضیها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازهی باورهای شما قد نخواهند کشید.
👈حواستان باشد، مبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف کنید...
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━