✍برای شهید سیدمیلاد مصطفوی سلام آقا سید الان یه هفته اس که دلم می خواد برات یه چیزی بنویسم ، خودمم نمی دونم چرا!!!! 😏 شاید به خاطر این هست که تو این یه سال آشناییمون باهم تازه به خودم زحمت دادم تا بیشتر باهات آشنا بشم 😳 منی که همیشه دلنوشته هام توی سایت ها، کانال هاست، حالا یه هفتس هر چی فکر می کنم چیزی به ذهنم نمیرسه تا برای تو بنویسم!!!!! اصلا نمی دونم این همه شهید چرا به تو پیله کردم این روزها!! شاید قراره با تو پروانه بشم مثل خیلی ها که به دست تو پروانه شدند. ای کاش منم پروانه کنی..... اخه این روزها، اهل احساس های پوشالی شدم، و فرسنگ ها راه از سیاره شهدا دور شدم. راستش تکان های دلم سطحی شده و هیچ زلزله و شوکی کارساز نیست تا از خواب غفلت بیدارم کند. حتی ظهر عاشورا قتلگاه فکه هم دلم رو تکان نداد😒😔 دلم می خواهد بیام سر مزارت ، سرم رو بذارم یه دل سیر برای خودم گریه کنم ، التماست کنم تا دست منو هم بگیری و بشی رفیق فابریکم .... ...... کمکم کن تا اجازه ندم بیشتر از این غریبه ها به خلوت با شکوهم هجوم بیارند و لحظه های سبزم رو خاکستری و مشکی رنگ کنند. آقا سید میلاد کمکم کن تا پیله های غرور و حسادت و غفلت رو پاره کنم و پروانه بشم و پرواز کنم..... ارسالی:دوستدار شهید 🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi