همه جا برایت شمع روشن کرده‌ بودند و تمام این شمع‌ها تا سحر خاموش شد تو هم بیا و آخرش، «چون شمع، سحرگاه، مرا کشته‌ی خود کن , حیف است که گریان تو سر داشته باشد»