📖خاطره ارسالی از شهیدتورجی زاده 💌👇👇👇 📜سلام خیلی دلم میخاد منم بگم... تازه سه یاچهار روزه با کانال شهید آشنا شدم خیلی برام جالبه من توسل زیاد میکنم ولی جوابی نشنیدم چهاروز پیش مجبور بودم برم جایی که دلم نمیخواست برم کاری که دلم نمیخواست انجام بدم شب از نبود پشتوانه وتکیه گاه مناسب دلم گرفت ازبی کسی ام درعین حال که هستند ولی تکیه گاه نیستند.به ستوه آمده بودم شب متوسل شدم به خود خدا وائمه تا پاسی ازشب فقط ناله زدم ولی صبح خبری نشد داشتم حاضرمیشدم برم اونجاکه نمیخواستم برم یه لحظه یادشهید افتادم همونجا ازش خواستم اگه صدامو میشنوه اونارو منصرف کنه ازرفتن به اون محل وبردن من ...یه دفعه اون شخص گفت نمیخاد برید بیخیال ..همون ساعت مشکل مرتبط بااونم حل شد اونم واریز پول توسط کسی که بهمون بدهی داشت ونمیداد بود.... یه خواب عجیب هم اونم اینکه من حاجتی دارم به شهید متوسل شدم تو خواب دیدم دو تا روحانی سید یه عده ای رو که چمدون بستن رو دارن میبرن مشهد یا جایی مثل اون ...من بهمراه دوستم که همون حاجتو داره تواون جمع بودیم به اون دوتا سید اعتراض کردم که چرا به ما اطلاع ندادین تامام چمدونامونو جمع کنیم ......دوروز بعد داشتم کانال رو میدیدم درباره ادمین کانال کنجکاوشدم رفتم پرفایلشو دیدم ..عکس یکی ازون سید های توخواب تو پرفایل ادمین دیدم... سوم...من حساسیت عجیبی به پهلوی شکسته زهرای اطهر دارم قلبم درد میگیره وتنها حسیکه منو تاحدمرگ به گریه میندازه...ونحوه شهادت این شهید...امیدوارم حاجت اصلی مو بگیرم...التماس دعاااا💚 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯