#زندگینامع شهیدمحمدرضا تورجی زاده
قسمت۶:ذکر الله
راوی:جمعی از دوستان شهید
🌸در اطراف چهارراه تختی ودر مجاورت ورزشگاه، مسجدی بود که محمدرضا
در ایام انقلاب به آنجا میرفت.
حدود سی جوان انقلابی به همراه چند طلبه و روحانی در این مسجد فعالیت
داشتند.
آنها در راه اندازی حرکتهای مردمی در آن محل بسیار مؤثر بودند.
فعالیتهای مخفیانه این مجموعه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.
با پیروزی انقلاب فعالیت این گروه بیشتر شد. گروههای التقاطي، ملی گراها
و حتی کمونیستها فعالیت گستردهای را در اصفهان آغاز کردند. در این میان
مسئولیت بچههای مسجد بسیار سنگینتر شد.
بسیج هنوز به طور رسمی راه اندازی نشده بود. با این حال در بیشتر مساجد
فعالیتهای نظامی با نام کمیته جهت حفظ انقلاب آغاز شد.
با گذشت یک سال از پیروزی انقلاب التهابات سیاسی به اوج خود رسید.
بنی صدر با چهره انقلابي و حمایت گروهکها به ریاست جمهوری رسیده
بود. او بیشترین حمله را به شخصيتهاي نظام و حزب جمهوری اسلامی و شخص
دکتر بهشتی انجام میداد.
آن زمان بچههای مسجد ذکرالله با مسجد در میدان قیام همکاری
میکردند. این مساجد از طریق حجت الاسلام اژهای با حزب جمهوری در ارتباط
بودند.
تفکر بچههای مذهبی و انقلابی اصفهان غالبًا تفکر شهید بهشتی و حزب
جمهوری بود. تبعیت کامل از دستورات ولی فقیه و حضرت امام خط مشی
اصلی این حزب بود.
یک شب در جلسه مسجد اعلام شد که رييس جمهور بنی صدر دو روز دیگر
به اصفهان میآید.
گروهکها و لیبرالها و... همگی برای استقبال از او آماده شدند. بچهها
همگی گفتند: ما هم میرویم!!
اما اگر حرف خلفی زد ساکت نمینشینیم. شهید اصغر امین الرعایا از مسئولین
آن زمان مسجد بود.
روز موعود فرا رسید. جمعیت زیادی به میدان امام اصفهان آمدند. بنی صدر
شروع به صحبت کرد. بچههای مسجدکه حدود چهل نفر بودند در گوشهای از
میدان جمع شدند.
در خلل صحبتها، بنی صدر شروع به توهین به طرفداران شهيد بهشتي و...
نمود. جمعيت شروع كردند به سوت و کف!
محمد و دوستانش هم در حمایت از ارزشهاي اسلام و انقلاب شعار دادند!
بنی صدر نگاهی به آنها کرد. بعد هم جمعیت را متوجه آنها نمود!
بنی صدر در این کارها تجربه داشت. چهارده اسفند نمونه خوبی از این ماجراها
بود. یکدفعه جمعیت مانند گله گرگی که حمله میکند به سوی جوانان حزباللّهي
هجوم آوردند!
همه بچههاي مسجد از جمله محمد مورد ضرب و شتم قرار گرفتند اما آنها با
وجود همه مشکلات دست از راه و روش صحیح خود برنداشتند.
٭٭٭
برگهای را از طرف منافقين داخل خانه ما انداخته بودند. محمدرضا را تهدید
کردند! گفته بودند: اگر دست از کارهایت برنداری تو را میکشیم!! اكثر بچههای
مسجد و نيروهاي انقلابي تهدید شده بودند.
اما آن ّ ها مصممتر از قبل کارها را پیگیری کردند. با گذر زمان و پس از ماجرای
هفتم تیر مردم ماهیت بنی صدر و اطرافیانش را بیشتر شناختند.
فراموش نمیکنم. وقتی آیت الله بهشتی شهید شد محمد با بچههای مسجد به
تهران آمدند.
آن زمان محمد مسئول فرهنگی مسجد بود. در بهشت زهرابر سرمزار شهید
بهشتی مراسم گرفتند.
محمد بعدها میگفت: کسی که خوب میتواند راه دکتر بهشتی را ادامه دهد
این سید است!
بعد هم تصویر حضرت آیت الله خامنه ای😍 را نشان داد و گفت: ایشان با وجود
روحانی بودن در خط اول نبرد در جبهه ها حضور دارد😍🌸. امام امت او را دوست دارد.
ایشان انسان وارسته و پاکی است.🌸❤️
ادامه دارد✍✍✍