💌💮💌💮💌💮💌💮💌 💠خاطره ای از زبان خانم برادر شهید: 🌺🌿باهم مشغول بافتن قالی پشت دارقالی بودیم که ناگهان از بلندگو روستا صدای ثبت نام برای جبهه شنیده شد که ناگهان بلند شدو گفت من میخوام برم جبهه گفتم تو رو هنوز ثبت نام نمیکنن گفت درستش میکنم و رفت.... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊 📝✨وصیت نامه شهید علی رحیمی داغی: ❣پدر مهربانم: اگر این جانب فرزند حقیرتان لیاقت شهادت پیداکرد و شهیدشد از من راضی باشید. ❣مادرعزیزم: از شما میخواهم که از شهادت من ناراحت نباشید. بلکه خوشحال باشید. از برادرانم می خواهم صلاح مرا بدست بگیرند در دفاع از اسلام بکوشند.و تا پیروزی نهایی از انقلاب و امام امت دست برندارند. و از خواهرانم میخواهم در شهادتم زینب وار استقامت کنند ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─