هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
سوخت تا بفهمیم که در ره عشق سوختن ؛ اولویتِ عاشقی است ... روز ۱۱ تیرماه سال ۱۳۶۵ بود لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها برای زدن خاکریز حرکت می‌کردند. هوا روشن و پاتک دشمن شروع شده بود. فاصله تانک‌ها با دستگاه‌های مهندسی شاید ۱۰۰ متر بیشتر نبود...! باد شدید هم شروع شد و تانک ها هم مستقیم به سمت لودر و بلدوزرها شلیک می‌کردند. با هر جابجایی خاک گرد و غبار بلندی ایجاد می‌شد. روی لودر سینه به سینه تانک‌ها خاکریز می‌زد که ناگهان گلوله مستقیم تانک، لودر او را نشانه رفت و به لودر اصابت و همزمان ترکشی لوله هیدرولیکِ بازوهای لودر را پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت. لودر شد یک پارچه آتش... خسرو صبوری هم پشت فرمان لودر؛ تا بچه ها به دادش رسیدند خسرو دیگر پشت فرمان نبود!! فقط پاهای خسرو بود که روی پدال‌ها قرار داشت.!! 📸 دو همسنگر بهت زده ؛ به باقی‌مانده‌ٔ رفیق‌شان نگاه می‌کنند... ▪️از سنگرساز بی‌سنگر شهید خسرو صبوری دو تا پای سوخته ماند که در گلزار شهدای امام‌زاده عقیل(ع) اسلامشهر در کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد. "روحش‌شادباصلوات" 💠 @bank_aks